حمزه، اى مير و ...
 حمزه، اى مير و علمدار اُحد
سيد و سالار و سردار اُحد
اى يگانه پشتوان مصطفى
وى بلا گردان جان مصطفى
اى مدار غيرت و مردانگى
جان نثار حکمت و فرزانگى
اى صداى تو به خاطر ماندنى
وى ثناى تو به دوران خواندنى
اى حماسه ساز ميدان نبرد
در دفاع دين و عترت پايمرد
بازوانت حامى اسلام بود
هر زمان آماده ي اقدام بود
تا تو در خون تنت غلطان شدى
ميهمان حضرت جانان شدى
حمله هاى رعد آسايت چه شد؟
آن رساى قد و بالايت چه شد؟
نعره ي اللَّه اکبر هاى تو
لرزه مىافکند بر اعداى تو
اى کمانت در کمين انتقام
وى که تيغت بود بيرون از نيام
جاى تو خالى پس از مرگ من است
در کمين دين احمد دشمن است
گر تو بودى کِى على تنها شدى؟
کِى انيس فاطمه غم ها شدى؟
گر تو بودى دست کين سيلى نداشت
باغ عصمت يک گل نيلى نداشت
حال روى خاک گلگون خفته اى
پيش رويم غرق در خون خفته اى
سخت باشد در کنار مقتلت
شرحه شرحه صورت و زخمى دلت
بس که دارى زخم بر پيکر وفور
خواهرت را منع کردم از حضور
تا نبيند خواهرت در قتلگاه
غرق خون نعش تو را اى بي گناه
آه از احوال زينب دخترم
از براى داغ هايش مضطرم
 
 
    
 
سيد و سالار و سردار اُحد
اى يگانه پشتوان مصطفى
وى بلا گردان جان مصطفى
اى مدار غيرت و مردانگى
جان نثار حکمت و فرزانگى
اى صداى تو به خاطر ماندنى
وى ثناى تو به دوران خواندنى
اى حماسه ساز ميدان نبرد
در دفاع دين و عترت پايمرد
بازوانت حامى اسلام بود
هر زمان آماده ي اقدام بود
تا تو در خون تنت غلطان شدى
ميهمان حضرت جانان شدى
حمله هاى رعد آسايت چه شد؟
آن رساى قد و بالايت چه شد؟
نعره ي اللَّه اکبر هاى تو
لرزه مىافکند بر اعداى تو
اى کمانت در کمين انتقام
وى که تيغت بود بيرون از نيام
جاى تو خالى پس از مرگ من است
در کمين دين احمد دشمن است
گر تو بودى کِى على تنها شدى؟
کِى انيس فاطمه غم ها شدى؟
گر تو بودى دست کين سيلى نداشت
باغ عصمت يک گل نيلى نداشت
حال روى خاک گلگون خفته اى
پيش رويم غرق در خون خفته اى
سخت باشد در کنار مقتلت
شرحه شرحه صورت و زخمى دلت
بس که دارى زخم بر پيکر وفور
خواهرت را منع کردم از حضور
تا نبيند خواهرت در قتلگاه
غرق خون نعش تو را اى بي گناه
آه از احوال زينب دخترم
از براى داغ هايش مضطرم
       + نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 20:17 توسط مهدی سروری
        | 
       
   
